رحیم خلفهاوغلو آلخاصاف، در ۲۰ مارس ۱۹۳۷ در روستای کوهستانی و دورافتاده خینالیق، از توابع شهرستان قوبا در جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. او یکی از شاعران برجسته محلی بود که در کنار شاعری، آشیقی، معلمی و روزنامهنگاری، به زبانشناسی نیز علاقهمند بود. فعالیتهای ادبی و علمی او بهویژه در نیمه دوم قرن بیستم پررنگتر بود.
او در طول زندگی خود به پنج زبان – آذربایجانی، خینالیقی، ازبکی، تاتاری و ترکمنی – شعر سرود و در مدرسه روستای خینالیق به عنوان معلم فعالیت داشت. از فعالیتهای علمی ارزشمند او، پژوهشهایی در زمینه زبان خینالیقی بود. او دریافت که افعال در این زبان، نه تنها بر اساس جنسیت (زن و مرد)، بلکه بر اساس تفاوت میان انسان و حیوان نیز صرف میشوند. برای نمونه، فعل "گئلیر" (میآید) برای زن، مرد و حیوان شکلهای مختلفی دارد.
دلبستگی او به زادگاهش در اشعارش موج میزند. در یکی از شعرهای معروفش چنین میگوید:
Bahar çağı Xınalığım, Girən zaman dondan-dona, Dəyişmərəm bir kəndimi, Yüz Parisə, min Londona.
در آثار او، باور عمیق مردم خینالیق به خدا نیز بازتاب یافته است. او در یکی از اشعارش چنین ایمان راسخی را تصویر میکند:
Biz elə Allaha inanırıq ki, Poladdan, dəmirdən iti ox eylər. Çoxdan az eyləyər, azdan çox eylər, Bir ovuc torpaqla gözü tox eylər, Yoxdan var eyləyər, vardan yox eylər.
رحیم آلخاص سالها بهعنوان امام مسجد "خضر نبی" در خینالیق فعالیت داشت و همزمان با وظایف مذهبیاش، همچنان به کارهای فرهنگی و آموزشی ادامه میداد.
این شاعر فرهیخته، که برای مردم منطقه شاهداغ مایه افتخار بود، در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۳ در زادگاهش خینالیق درگذشت. پیکر او همان روز به روستای "ولادیمیروفکا" (گولیستان) – محل سکونت خانوادهاش – منتقل شد و در ۲۱ سپتامبر در گورستان آن روستا به خاک سپرده شد.