تا چند سال پیش، تقلب در امتحانات مدارس و دانشگاهها اغلب به شیوههایی ملموس و قابل پیشگیری خلاصه میشد؛ از نوشتن فرمولها بر روی کاغذهای کوچک و یادداشت آنها بر کف دست گرفته تا استفاده پنهانی از برگه همکلاسی یا رد و بدل کردن یادداشتهای کوتاه میان دانشآموزان. این روشها عمدتاً به صورت فیزیکی انجام میشدند و با دقت و نظارت مراقبان امتحان، شناسایی آنها آسانتر بود و میزان آسیب به کیفیت ارزشیابی نیز محدود باقی میماند.
با این حال، طی سالهای اخیر و با رشد فناوری، چهره تقلب نیز دستخوش تحولات اساسی شده است. راهکارهای نوین هوشمند، به دانشآموزان امکان داده تا از تلفنهای همراه و ساعتهای هوشمند برای دستیابی سریع به اطلاعات، و همینطور چتباتها یا کمکگیری آنلاین در جریان امتحان استفاده کنند. ایجاد گروههای مجازی در پیامرسانهایی مانند واتساپ و تلگرام، زمینه اشتراکگذاری پاسخها و همکاری همزمان بین افراد را چه در امتحانات حضوری و چه در آزمونهای مجازی بهراحتی فراهم ساخته است.
برنامهها و نرمافزارهایی که تنها با اسکن سؤال، نسخهای از پاسخ را در کسری از ثانیه ارائه میدهند نیز ابعاد مسئله را گستردهتر کردهاند. در شرایط برگزاری امتحانات اینترنتی نیز امکان ورود با هویتهای غیرواقعی یا حتی سپردن امتحان به افراد دیگر وجود دارد؛ مسئلهای که تشخیص و کنترل آن، بهمراتب دشوارتر از گذشته شده است.
گوناگونی و هوشمندی ابزارهای تقلب موجب شده است شناسایی آنها هر روز پیچیدهتر گردد. امروزه استفاده از گجتهای کوچک، هدفونهای نامرئی یا ابزارهای دیجیتال پیشرفته، کنترل و نظارت را برای معلمان و مسئولان دشوارتر ساخته است. همچنین، فاصلهای که میان دانشآموز و مراقب خصوصاً در امتحانات آنلاین ایجاد شده، چالش اعتماد و اطمینان را بیش از پیش تشدید میکند.
از سوی دیگر، نگرش بخشی از دانشآموزان نسبت به معنا و ماهیت تقلب نیز تغییر یافته است. برای برخی، تقلب بهجای تخلفی آموزشی، به راهحلی برای عبور از فشارهای رقابتی یا حتی نوعی حق شخصی تبدیل شده است؛ تغییری که میتواند پیامدهایی فراتر از محیط آموزش داشته باشد.
در نهایت، آنچه امروز شاهد آن هستیم، گستردهشدن ابعاد تقلب، استفاده از فناوریهای غیرقابل شناسایی و ایجاد موانع جدی برای ارزیابی منصفانه و دقیق در نظام آموزشی کشور است. تقلب، دیگر یک رفتار ساده و موردی نیست بلکه به معضلی چندوجهی با ابعاد فناورانه، اجتماعی و فرهنگی بدل شده است که برخورد با آن بدون بازاندیشی ساختاری، چندان کارآمد نخواهد بود.